
در و دیوار اتاقم بوی خون میدهد
من امشب تمام وابستگی ام
به تو را تیغ کشیده ام
نـگـذار هـر کـسی از راه رسـیـد
بـا ساز دلت
تـمـریـن نـوازنـدگـی کـنـد
زندگی به من آموخت که همیشه
آماده دفاع از حمله
احتمالی کسی باشم
که به او محبت فراوان کرده ام
میخوام بگم بیاین
یه میدون به اسمم بزنن
آخه هرکی بهم میرسه
میخواد دورم بزنه
واسه یه سری از آدما باید گفت
: نه عزیز
،اینجا نه....
اینجا زندگی منه!
توالت اونطرفه
هر رابطه ای
به هر دلیلی برایت تموم شد
پی اش را دیگر نگیر
هیچ شوک مصنوعی
آدمها و رابطه ای مرده را زنده نمیکند
هر چه داشتم
برایش رو کردم
اما لعنتی
اسیر نشد سیر شد
مثل لیوانی شده ام
که لبه اش پریده باشد
تشنه که شدی مراقب باش
عجیب وحشی ام
با کسی زندگی کن
که مجبور نباشی
یه عمر برای راضی نگه
داشتنش فیلم بازی کنی
نظرات شما عزیزان:
تاريخدو شنبه 21 اسفند 1398برچسب: , نويسنده S.rv2
|
|